من در یک غروب سرد پاییز در آکسفورد قدم میزدم . هوا داشت تاریک میشد . خودم را با کتی تازه وگرم پوشانده بودم . ناگهان و بدون هیچ اعلان قبلی ، جستجوی چیزی بیشتر در من از بین رفت و همراه با آن ، احساس جدایی و تنهایی نیز رخت بربست و همراه با مرگ جدایی ، من هرچیزی که آنجا بود، بودم : من آسمان تاریک بودم ، من آن مرد میانسال بودم که در خیابان راه میرفت ، من آن پیرزن کوچکی بودم که لنگ لنگان با بارانیاش از آنجا میگذشت . کتاب دیگر این نویسنده ، عمیق ترین پذیرش است .
1. لینک های دانلود پس از پرداخت قابل استفاده می باشند ، لطفا ایمیلتان را به صورت صحیح وارد کنید تا بتوانیم پس از خرید با شما در ارتباط باشیم .
2. لطفا هنگام خرید فیلترشکن خود را خاموش کنید .
3. در خرید پستی ، اطلاعات پستی و شماره تماس خود را با دقت وارد نمائید .
4. دانلود کتاب و رسانه در وبسایت کتاب کافه آریل کاملا نیم بها می باشد .