امروز صبح هوا روشن نمی شود . ناراحتم . چقدر ناراحتم . بر خلاف عادت همیشگی ، به پشت دراز کشیده ام . سعی میکنم بلند شوم . فایده ای ندارد . چشمانم می سوزد . بیدار شدن چه دردناک است . دست هایم مثل قلاب لنگر به ملافه گیر کرده . صدای باران شدید از خواب بیدارم کرده . چشم هایم را می بندم . صبر میکنم تا گرفتگی عضلاتم برطرف شود ، تا روز … کجا هستم ؟ … دیشب …
1. لینک های دانلود پس از پرداخت قابل استفاده می باشند ، لطفا ایمیلتان را به صورت صحیح وارد کنید تا بتوانیم پس از خرید با شما در ارتباط باشیم .
2. لطفا هنگام خرید فیلترشکن خود را خاموش کنید .
ااصلا جالب نبود…کتابی با جمله های تکراری و خاطرات خسته کننده و در نهایت کابوس